سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیانیه لوزان:

 ما، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و نماینده عالی اتحادیه اروپا، همراه با وزرای خارجه 3 کشور اروپایی به اضافه 3 (چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، آمریکا، بریتانیا و ایالات متحده) از ششم تا سیزدهم فروردین 1394 در سوئیس دیدار نمودیم.

 

همانطور که در آذرماه 1392 توافق کرده بودیم، ما به این منظور در اینجا گرد هم آمدیم تا راه حل هایی به منظور دستیابی به حل و فصل جامعی که ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران را تضمین نموده و کلیه تحریم ها را به صورت کامل لغو نماید، پیدا کنیم.

 

امروز ما یک گام تعیین کننده برداشتیم: ما به راه حل هایی در مورد مولفه های مهم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دست یافتیم. این امر مدیون عزم سیاسی، حسن نیت و تلاش جدی همه طرف ها بوده است. اجازه فرمائید از همه هیات های نمایندگی به خاطر تلاش های خستگی ناپذیرشان تقدیر نماییم.

 

تصمیم امروز ما که مبانی مورد توافق برای متن نهایی برجام را پایه ریزی می کند بسیار مهم است. اکنون می توانیم مجددا نگارش متن توافق نهایی و ضمایم آن را با بهره گرفتن از راه حل هایی که در این چند روز به آنها دست یافته ایم، شروع کنیم.

 

همچنان که ایران برنامه صلح آمیز هسته ای خود را دنبال می کند، سطح و ظرفیت غنی سازی و میزان ذخایر ایران برای دوره های زمانی مشخص، محدود خواهد شد و نطنز تنها مرکز غنی سازی ایران خواهد بود. تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر روی ماشین های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده، انجام خواهد شد.

 

فوردو از یک سایت غنی سازی به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد گردید. در این مرکز همکاری بین المللی در حوزه های تحقیق و توسعه ی مورد توافق مورد تشویق قرار خواهد گرفت. مواد شکافت پذیر در فوردو نخواهد بود.

 

رآکتور تحقیقاتی پیشرفته آب سنگین در اراک با همکاری مشترک بین المللی بازطراحی و نوسازی خواهد شد به گونه ای که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نگردد. بازفرآوری صورت نخواهد گرفت و سوخت مصرف شده صادر خواهد گردید. 

 

مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برجام شامل کد اصلاحی 3.1 و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی از فن آوری های مدرن نظارتی استفاده خواهد کرد و از دسترسی های توافق شده بیشتری از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد.

 

ایران در همکاری های بین المللی در حوزه انرژی هسته ای صلح آمیز مشارکت خواهد نمود که می تواند شامل ساخت نیروگاه های هسته ای و رآکتورهای تحقیقاتی شود. یک حوزه مهم دیگر، همکاری در زمینه ایمنی و امنیت هسته ای می باشد.

 

اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.

 

یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.

 

ما در هفته ها و ماه های آینده، برای نگارش متن برجام شامل جزئیات فنی آن، در سطوح سیاسی و کارشناسی کار خواهیم کرد. ما خود را متعهد به تکمیل تلاش ها تا تاریخ 11 تیرماه می دانیم. از دولت سوئیس به خاطر حمایت های سخاوتمندانه در میزبانی این مذاکرات تقدیر و تشکر می نمائیم. از خبرنگاران عزیز که در این مدت همراه ما بودند نیز سپاس گزاریم

 



[ یادداشت ثابت - جمعه 94/1/15 ] [ 10:13 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

 

 

 

قابل توجه وهابیون وحشی که مثل بز اخفش هرچی مفتی های گیج ومنگشان می گویند گوش می کنند:

گر ریش بود نشان اسلام     بزغاله بود حجت الإسلام



[ یادداشت ثابت - دوشنبه 93/4/10 ] [ 11:27 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

 

 

این مسأله به دو بعد شخصیت خانمها یعنی حساس بودن و میل زیاد به خودنمایی در آنان باز می گردد. 

محیط استادیوم و زمین بازی اغلب آلوده به فحاشی و سروصداهای نامتعارف است، که این با روحیه حساس خانمها سازگار نیست و در شأن یک خانم نیست که فحش های رکیک نسبت به دیگری و یا نسبت به خود را بشنود، که خود حضور خانمها برخی آقایان را در این مورد تحریک هم خواهد کرد.

حال فکر کنید یک خانم مسلمان می خواهد تیم مورد علاقه اش را آن هم بی هیچ غرضی(خودنمایی و...) تشویق کند، او باید تمام متانت و وقار یک بانو را کنار گذارده و عربده بکشد. و یا اگر بخواهد در مقابل فحاشی برخی آقایان نسبت به خود یا تیم اش عکس العمل نشان دهد،چه شود...

وامصیبتاه اگر کار خانم ها با یکدیگر یا با آقایان به گیس وگیس کشی و کتک کاری بکشد،فضا هم هیجانی، حال بعضی آقایان هم برای ناموسشان غیرتی بشوند، آنچه می ماند کلی مجروح و مصدوم و حرمت شکنی خانومهاست.

حالا جنبه ی دیگر شخصیت خانمها یعنی خودنمایی که در ذات آنهاست. صدماشاءالله به خاطر زحمات بی دریغ !!!!مسئولین فرهنگی در اشاعه ی فرهنگ اسلامی(بخوانید فرهنگ برهنگی) استادیوم و زمین بازی فرش قرمزی می شود برای هنرنمایی اندام و زیبایی بانوان و ویترین مارک لوازم آرایش. چه ربایش عظیمی خواهد بود از گوی های سبقت که خانمها از هم می ربایند. همچنان که تجربه ثابت کرده است. پس سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندند.

متأسفم برای برخی خانمهای محترم مسلمان وبا جنبه، اما خواهران من آتش که می آید تر و خشک را با هم می سوزاند. در سایه سار بعضی کارهای مبتذل زنان و بازیگران تماشاچی شما هم محروم می شوید.

توصیه می کنم مثل یک خانم، بنشینید خانه و بی هیچ دردسری مسابقه ی تیم مورد علاقه خو را ببینید،در بین ست ها ونیمه ها استراحت کنید و خوراکی بخورید.

 



[ یادداشت ثابت - دوشنبه 93/4/3 ] [ 6:56 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

 

 

 

 

 

 

1.هوای کشور ما در اغلب جاها گرم و خشک است. به خصوص در فصول گرم. مثلاً در تابستان خوزستان، سیستان و بلوچستان و یزد پوشش داشتن واقعاً جهاد است.

2.این مورد در نوع خود مهم و جالب است.هزینه ی حجاب در ایران بالاست، الآن هر چادر حداقل 60-70هزار تومان است به    علاوه پول دوختِش (کم کم 10 هزار تومان). مقایسه ای شود با قیمت ساپورت به خصوص در هنگام تازه مد شدن.

3.مقاومت در برابر وسوسه ها، گروه دوستان، رسانه ها و تبلیغات، همه به معنی مقابله با هوای نفس.

این جاست که جهاد اکبر بودن حجاب بانوان پررنگ تر خود را نشان می دهدکه:

 امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله گروهى از لشگریان را بجنگ فرستاد چون باز گشتند، فرمود: خوشا بحال گروهى که از جهاد اصغر فراغت یافتند و برایشان جهاداکبر باقى مانده است، گفتند یا رسول اللّه جهاداکبر چیست؟ فرمود: جهاد و زد و خورد با نفس، پس فرمود: بالاترین جهاد، جهاد کسى است که با نفس خود که با اوست جهاد کند).1 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.هلالى، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، 2جلد، الهادى - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1405ق.

 

 



[ یادداشت ثابت - سه شنبه 93/3/28 ] [ 12:1 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

 

و بی گمان اگر داعش بیاید و در سامرا جولان دهد
بعضی وزیرهای علوم
در بعضی نقاط جهان
بی خیال داعش و کربلا
در کار مهره چینی خود هستند
منظور من شاید وزیر علومی باشد در بورکینوفاسو


و بی گمان اگر داعش بیاید و در نجف جولان دهد
بعضی وزیرهای خارجه بعضی نقاط جهان
همچنان لبخند می زنند و
از هفت روز هفته شان شش روز را با پنج بعلاوه یک سپری می کنند
منظورم وزیر خارجه جایی ست مثل  گینه بیسائو


و بی گمان اگر داعش بیاید و در کربلا جولان دهد
بعضی پریزیدنت های بعضی کشورها
دنبال صحبت تلفنی با خادم الحرمین شریفین اند
تا بلند بگویند تقبل الله یا شیخ
و از کنار ماجرای سامرا یک جور بگذرند
منظورم رییس جمهور سابق چچنستان است


اصلا به شعر چه
بگذار سیاست بر میز مذاکرات همچنان لبخند بزند
تا از خنده روده بر بشود
بگذار  دیرالزور را به زور بگیرند
ما تلافی اش را در دانشگاه های مان در می آوریم 
تا جبهه اصلاحات برنده شود فردا
تا اصحاب فتنه برگردند
و داعش ایرانی شکل بگیرد
نمی شود نشست و تماشا کرد داعش را
و داعش های وطنی را
که اوضاع جهان را مساعد می بینند
هشت روزش را
با پول های آزاد شده ما
پپسی  می خورند.
نمی شود نشست و تماشا کرد
که جای یاوری  قدس
حالا
مسلمانان چچن  و هشتاد جای دیگر
سر محافظان حرم را می برند
در سوریه
در سامرا
نمی شود نشست و تماشا کرد
که هر روز سرها بر نیزه می شود
و شیخ آل سعود
برای رفع ضعف قوه بائش  هر روز
سوسمارهای داعش را روانه بیابان می کند


نمی شود نشست و تماشا کرد
که دیپلماسی ما دهانش تا بناگوش باز است
و معلوم نیست به کی لبخند می زند
اصلا گور پدر  پنج بعلاوه شش
می خواهم سر به تنش نباشد 

شش بعلاوه ی هفت
تمام اینها دروغ است
و حقیقت همین کربلاست
همین حسین شهید است
همین امام غائب ماست
که دنبال رد پایش
اصحاب دجال
به سامرا رسیده اند
طالبان و داعش دروغ اند
تمام شان از شکمبه شاه عربستان بیرون زده اند
تمام شان از آروغ شاه نفت اند
باید شلیک کرد
با گلوله
با شعر
با فریاد
با اعزام بچه های بسیجی
و شام داعش را سیاه کرد
باید  داعش را تجزیه کرد
و چهار حرفش را شکافت و بیرون ریخت
حرف نخست داعش
ترکیب دزدی است و دنائت با دیپلماسی غربی
و دومین حرفش محصول مشترک دوقلوهای به هم پیوسته  امریکا و اسرائیل است
و حرف بعدی آن
عربستان است با شاه بی خردش
که شوت است و شراب وسوسه های شیطان را نوشیده است
نمی شود نشست و تماشا کرد


فردا دوباره جام جهانی است
و فرصت دوباره شیطان هاست
که حمله کنند با داعش هاشان
با توپ های واقعی  و داورهای دیپلمات شان
که حمله کنند با فوروارد طالبان و با هافبک های سپاه ابرهه و  مربیان اسرائیلی
و پول شاه خرفت عربستان

که بگذرند از دروازه کربلا و سامرا
نمی شود نشست و تماشا کرد
حالا این خط و این نشان
نمی شود نشست و تماشا کرد
تدبیر را و امید را
که مدتی ست
مانند دیوانه ها
فقط می خندد و لام تا کام
حرفی نمی زند.(علی رضا قزوه)



[ یادداشت ثابت - شنبه 93/3/25 ] [ 8:49 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

 

 

خدا ما داریم به کجا می ریم. یکی کودتا می کنه و انتخابات فرمایشی برگزار می کنه، دولت ما بدوبدو تبریک می گه و نماینده می فرسته. اون وقت یه دولت اسلامی بعد کلی مقاومت وبا خون دل خوردن قانونی انتخابات برگزار می کنه با آماربالای شرکت کننده ، فرد پیروز با تعداد رأی بیش از 80 درصد اون وقت دولت ما بعد4روز یادش میاد که تبریک نگفته. نکنه ما حسودی می کنیم که آمار شرکت کننده ها وتعداد آرای بشار اسد از رئیس دولت ما بیش تره!!!!

من موندم اسلام که تنها ملعبه ی دست بعضی ها در ایرانه، اصلا سیاست مداران (بخوانیدسیاست مدارنماها) ایرانی می دانند سیاست وتدبیر یعنی چه؟!منافع ملی یعنی چه؟! پدرآمرزیده ها سوریه سالها ست خط مقدم جبهه ی اسلامه. ضعف نشون دادن ما به اون ها ضربه می زنه واین متقابله. این همه عقب نشینی در ایران در مواجهه با طرف های غربی کاتالیزور واکنش های اسلام زدایی از طرف غربه.

چرا از وقتی این دولت آمده تو ایران حملات برضد اسلام و مظاهر اون بیشتره. تو روزنامه ها وبقیه رسانه ها به قرآن ، ائمه ،احکام اسلام و افراد شناخته شده ی فعال در حوزه ی اسلام توهین میشه؟ چرا ما این همه مقابل غرب وآمریکا ضعف نشون می دیم مگه تا حالا که پیشرفت کردیم اونا کمکمون کردن که حالا می خوایم از اونا کمک بگیریم.

به وضوح میشه دید برای تضعیف اسلام وغرور و اعتماد به نفس ایرانی ها برنامه ریزی شده.  اگه خود انگلیسی ها قرار بود تو ایران خراب کاری کنند این همه تمیز کار نمی کردند هم چنانچه که قبلا بودن ونتونستن کاری بکنن. هرعیب که در ایران ماست از نوع مسلمانی ماست. اسلام رو اون جوری که خودمون می خوایم متوجه شده وعمل می کنیم ،هر چند الان بویی از اسلام هم در دولت نیست.آقایان به عمل کار برآید به سخن دوانی وپرانی و...نیست.

 

 

چند وقت است شاهنامه نخوانده ایم؟! رستم را جز برادرش نکشت.



[ یادداشت ثابت - سه شنبه 93/3/21 ] [ 10:52 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

 

وقتی معصومه ابتکار مقالات دیگران را به نام خود می زند و به راحتی با همسرش دست در جیب بیت المال می کنند، اصلا عجیب نیست که یوز پلنگ آفریقایی را ایرانی جا بزند فقط یک مشکلی اینجا هست، این  بانو به عنوان یک مسئول ایرانی، ایرانی ها را هم در این دزدی هم دست  خود نشان داده است.



[ یادداشت ثابت - شنبه 93/3/11 ] [ 3:12 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

 

 

* غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام خمینی پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.

 

* اصل "امامت محوری" مهم ترین کلید واژه بود. سیستم امامت – امت حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه ی سیاست احیا شد.

 

* ده سال هر کاری کردیم یک رسانه غربی پیدا شود که بگوید "امام خمینی"! نشد… همه می گفتند "آیت الله خمینی".

 

* سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم " استاد چرا رسانه های شما نمی گویند امام خمینی؟ خنده ای کرد و گفت "آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم" کیفش را باز کرد و یک کتاب در آورد. ترجمه ی آلمانی کتاب "ولایت فقیه" امام بود. گفت: "آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام" ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می شود. چون کلمه "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم"رهبر" این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین موسیلینی و هیتلر قرار می دهیم. کلمه "رهبر" به نفع ما و کلمه "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد ما به ایشان می گوییم "آیت الله"! اما "امام" بار معنوی دارد. از طرفی آن طور ایشان می شود امام امت اسلامی که مسلمان های دنیا را دور خودش جمع بکند. با این صراحت این را به من گفت.

 

* یک رسانه غربی یا شرقی را پیدا نمی کنید که گفته باشد "امام خمینی". آن موقع ما امتحان کردیم رسانه های غربی آیا می پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام "امام خمینی". می خواستیم 60000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند… قبول نکردند!

 

* شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه ی امامت را در قانون اساسی گذاشت ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی برو کنار آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته جمعی دولت را کرد. امیر انتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل گردد.. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!

 

* "امامت محوری" – "امت گرایی" – "عدالت گستری" و دو قطبی "مستکبرین -مستضعفین" اساس تئوری امام خمینی بود.

 

* امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند 5 روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه ی اولین نماز جمعه ی بعد از رحلت امام راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک: (ما نمی خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان بگوییم "امام")!!

 

این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه قانون اساسی 5 بار روی امامت ولی فقیه تاکید کرده.. امام این را از سال 48 مطرح کرده.. شما می گویی نمی خواهیم؟؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشینش نمی گوییم امام؟! انگار یکی به شما بگوید من چون شما را خیلی دوست دارم افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم!

 

جمله دومشان این بود: (خبرگان مرجع تعیین نکرده است.) یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام!

 

* وقتی ایشان به جای "امام" گذاشت "رهبر"… "امت" شد"ملت". یعنی عملا سیستم ملت-رهبر انگلیسی ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی "امت" شد "ملت" عناصر امت یعنی "خواهران و برادران قرآنی" – که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند- تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی "شهروند" و "هموطن".

 

* اما کلمه سوم یعنی "عدالت"…مقدس ترین کلمه ای که آقای هاشمی در دوران ریاست جمهوری شان به کلمه"توسعه" ابداع کردند و به نظام اسلامی تحمیل کردند… فرق عدالت و توسعه این بود که "عدالت" را خدا و  پیغمبر(ص) و علی مرتضی(ع) تعریف می کنند اما "توسعه" را صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست های عالم.

 

* در عرصه ی بین الملل هم دو کلید واژه قرآنی "مستکبرین" و "مستضعفین" را ایشان اصلاح کردند و گفتند "مستکبرین" فحش و توهین آمیز است! به جایش بگوییم "قدرت های جهانی"! خب وقتی گفتی "مستکبرین" باید با آنها "مبارزه" کنی.. اما وقتی گفتی "قدرت های جهانی" باید با آن ها "تعامل" کنی. "مستضعفین" را هم کردند "قشر آسیب پذیر"… یعنی آدم های بی عرضه ای که خودشان پذیرای آسیب اند.

 

*5کلید واژه قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلید وا‍ژه هایی که دشمنان می خواستند.

 

* تا موقعی که کلیدواژه های قرآنی امام خمینی –که راس انها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود هر کاری که بکنیم… وصله پینه کردن است.

 

* شما هر لعنی که به……بکنید این قدر جگر دشمنان نمی سوزد که بگویید "امام خامنه ای".

 

* مشکلی که هست هم این است که همه می گویند دیگران بگویند ما هم می گوییم.. اصولگراها می گویند صدا و سیما شروع کند ما هم می گوییم! صدا و سیما می گوید ما که از روحانیون نمی توانیم جلوتر بیفتیم! روحانیون می گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی گویند ما بگوییم و هزینه بدهیم؟!

 

* بعضی هم می گویند نگوییم چون قبلا کسی(حشمت الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.

 

* آیت الله سید محمد باقر حکیم پا می شود می رود نجف. از آنجا نامه می نویسد به حضرت "آیت الله العظمی امام خامنه ای". یک هفته بعد شهیدش می کنند. آن مرد بزرگ می فهمد که باید از آنجا پیغام دهد "امام خامنه ای" .سید حسن نصرالله می فهمد در سخت ترین شرایطی که دارد باید بگوید "امام خامنه ای"! ما اینجا نشسته ایم و نمی گوییم.

 

اگر نعمت خدا را قدر ندانیم می فرماید "ان عذابی لشدید". روز قیامت هم آنجا ندا داده می شود که "وقفوهم انهم مسئولون ما لکم لا تناصرون". هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.

 

 

[دکتر رامین؛ مسئول نظارت مطبوعات طرح ولایت سال 89]

 

 

 



[ یادداشت ثابت - یکشنبه 93/1/11 ] [ 1:14 عصر ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

«قُل انتظروا إنّا منتظرون».انعام 158.

 

  خشونت محض گزینه هایتان را روی میز نگه دارید چون ایران همین چند وزیر ترسو نیست خیلی ها در ایران منتظرند تا انتقام خون های امروز ودیروز ریخته شده ی مسلمین را از شما کفتاران زمان بگیرند. خون های ریخته شده  در هفتاد سال وحشی گری صهیونیست ها در فلسطین، خون های مردم بی گناه افغانستان وپاکستان ،انتقام درندگی هایتان در بوسنی وهرزگوین ،خون های جاری در عراق ،خون مسلمین سلاخی شده در آفریقا، جنایت های فراموش نا شدنیتان در سوریه، انتقام گلچین کردن لاله های ایران درهشت سال حمله های تو شیطان و هم دستان خونخوارت.

 

                                 

 

آمریکا نام حیوان برتو نهادن ظلم به حیوان است ،حیوان شکاری چون سیر می شود شکار نمی کند تو روی گرگ را سفید کرده ای .بدان روزی که سران جلاد و عوامل وحشی ات روبرویم بایستید لحظه ای در نابودیتان درنگ نخواهم کرد. منتظر باش ما هم منتظریم.

 



[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 92/12/23 ] [ 11:15 صبح ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

وقتی از طرفداران مذاکره با آمریکا بپرسی چرا مذاکره با آمریکا؟ می گویند چون ما مشکل داریم، تحریم هستیم با آمریکا مذاکره می کنیم تا وضعیت اقتصادیمان بهتر شود، چون آمریکا ابر قدرت است و ما جهان سومی. چکیده ی تمام دلایل آنان این است که ما نمی توانیم.
حال چند سؤال پیش می آید:
آیا مشکلات آنقدر بزرگ است که ما نتوانیم از پس آن برآییم؟ آیا از انقلاب پنجاه وهفت و هشت سال جنگ در مقابل تمام دنیای شرق و غرب سخت تر است؟
آیا تمام مشکلات اقتصادی ایران به خاطر رویارویی با آمریکا یا به زبان بهتر مقاومت در برابر قلدری های آمریکاست؟
آیا مسئولین گذشته و امروز ما در این مشکلات سهمی نداشته و ندارند؟ چرا تمام محصولات داخلی و خارجی به یکباره سه تا پنج برابر می شوند آیا این بجز هماهنگی دشمنان داخلی و خارجی معنای دیگری نیز دارد؟
آیا طمع و حرص ورزی برخی از بازرگانان و اصناف و بازاری های ایرانی که می خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند در بروز این مشکلات سهمی نداشته است؟
آیا اقتصاد ما با دو مشکل برزگ نداشتن سیستم توزیع مناسب و عدم فرآوری  درست مواجه نبوده است و متعاقب آن دست دلالان را برای نابودی اقتصاد ایران باز نگذاشته است؟
آیا این گفته ی آنان که مذاکره با آمریکا تنها راه حل  مشکلات است اعتراف به این نیست که مشکلات را خود آمریکا به وجود آورده است و خود او باید آن را برطرف کند؟
آیا با باور ما نمی توانیم می توانند از روی میزی که آمریکا چیده است پیروز بلند شوند؟

                                    

آیا آمریکا اول مشکل را ایجاد می کند بعد با نشستن بر سر میز مذا کره آن را حل می کند، صرفاَ برای لجبازی و نه تأمین منافع اش و بدون توقع عقب نشینی از جانب ایران؟
آیا هیچ عاقلی می پذیرد که آمریکا بیشتر از این می توانسته به ایران فشار بیاورد و برای دلسوزی به حال ایرانیان این کار را نکرده است و آیا این به معنای آن نیست که همان طور که خودشان بارها اعتراف کرده اند، نتوانسته اند؟
آیا همه ی افرادی که می گویند مذاکره با آمریکا فایده ندارد، نمی دانند و یا مغرض اند و دیگران فهیم اند و دلسوز؟ در اینجا چه کسی بیشتر برای منافع شخصی اش دست و پا می زند؟
آیا آنان  که به دلیل تجربه و آینده نگری دست چدنی آمریکا را در دستکش مخملی اش می بینند عالمانه تر عمل می کنند یا آنان که به تلفنی صحبت کردن با اوباما و تن دادن به مذاکره با او افتخار می کنند صرفاَ برای کری خوانی برای رقبای داخلی؟
آیا با گذشت چند ماه و مذاکره با آمریکا مشکلات ایران حل شده است؟ آیا تکیه بر منابع و ظرفیت های داخلی ما و آنها را بیشتر به پیروزی نزدیک نمی کند، با افزایش تولید محصولات در سرزمین چهار فصل ایران، با از بین بردن موانع با برنامه ریزی و حسن نیت نسبت به برادران ایرانی و استفاده از روحیه ی ما می توانیم جوانان ایرانی ؟
آیا نفت و گاز ایران بیشتر است یا آمریکا؟ روحیه ی ایثار و جهاد در مردم ما بیشتر است یا آمریکا ؟مردم ما به منبع قدرت یعنی خدا نزدیکترند یا مسئولین آمریکا؟
شما از سر این میز پیروز بلند نمی شوید چرا که با تفکر ما نمی توانیم بر سر آن نشسته اید و آنان با تفکر ما توانسته ایم شما را بر سر میز نشانده اند.



[ یادداشت ثابت - جمعه 92/11/5 ] [ 11:32 صبح ] [ آتشفشان نسبتاًخاموش ]

نظر

:: مطالب قدیمی‌تر >>